معنی سوی سر - جستجوی لغت در جدول جو
سوی سر
هنگام سپیده، روی تپه
ادامه...
هنگام سپیده، روی تپه
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر بوی سا
بوی سا
سنگی که بر روی آن داروهای خوش بو می ساییدند
ادامه...
سنگی که بر روی آن داروهای خوش بو می ساییدند
فرهنگ فارسی عمید
تصویر سخت سر
سخت سر
سرسخت، جان سخت، پرطاقت، لجوج
ادامه...
سرسخت، جان سخت، پرطاقت، لجوج
فرهنگ فارسی عمید
تصویر سبک سر
سبک سر
سبک مغز، سفیه، بی خرد،
برای مثال سر مردمی بردباری بود / سبک سر همیشه به خواری بود
(فردوسی - ۷/۱۵)
، خودرای، فرومایه، پست
ادامه...
سبک مغز، سفیه، بی خرد،
برای مِثال سر مردمی بردباری بود / سبک سر همیشه به خواری بود
(فردوسی - ۷/۱۵)
، خودرای، فرومایه، پست
فرهنگ فارسی عمید
تصویر بوی سا
بوی سا
سنگی که داروهای خوشبو را روی آن میسایند
ادامه...
سنگی که داروهای خوشبو را روی آن میسایند
فرهنگ لغت هوشیار
دیو سر
دیو مانند، بد خو تند خو، زشت، کسی که اعمال ناشایسته از او سر بزند، شخصی که دیو جامه پوشیده باشد
ادامه...
دیو مانند، بد خو تند خو، زشت، کسی که اعمال ناشایسته از او سر بزند، شخصی که دیو جامه پوشیده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر روی گر
روی گر
آنکه آلات رویین سازد صفار، آنکه ظروف فلزی را سفید کند
ادامه...
آنکه آلات رویین سازد صفار، آنکه ظروف فلزی را سفید کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر خود سر
خود سر
گستاخ، بی ترس
ادامه...
گستاخ، بی ترس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سخت سر
سخت سر
پایدار، استوار، خیره سر
ادامه...
پایدار، استوار، خیره سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سیه سر
سیه سر
گناهکار سیاه سر
ادامه...
گناهکار سیاه سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر وسط سر
وسط سر
تشنک (گویش سیستانی) سر میان
ادامه...
تشنک (گویش سیستانی) سر میان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سخت سر
سخت سر
((~. سَ))
استوار، لجوج، نام قدیم رامسر
ادامه...
استوار، لجوج، نام قدیم رامسر
فرهنگ فارسی معین
تصویر روی گر
روی گر
((گَ))
کسی که ظروف رویین می سازد، کسی که ظروف فلزی را صیقل داده سفید می کند
ادامه...
کسی که ظروف رویین می سازد، کسی که ظروف فلزی را صیقل داده سفید می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویر سبک سر
سبک سر
ابله
ادامه...
ابله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر قوی تر
قوی تر
Stronger
ادامه...
Stronger
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
plus fort
ادامه...
plus fort
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سوت سر
از توابع دهستان کسلیان قائم شهر
ادامه...
از توابع دهستان کسلیان قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی
سی سر
روی خط الراس
ادامه...
روی خط الراس
فرهنگ گویش مازندرانی
وسی سر
از توابع خانقاه پی قائم شهر
ادامه...
از توابع خانقاه پی قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
अधिक मजबूत
ادامه...
अधिक मजबूत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
daha güçlü
ادامه...
daha güçlü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
より強い
ادامه...
より強い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
更强壮的
ادامه...
更强壮的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
חָזוּק יוֹתֵר
ادامه...
חָזוּק יוֹתֵר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
더 강한
ادامه...
더 강한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
lebih kuat
ادامه...
lebih kuat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
sterker
ادامه...
sterker
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
mais forte
ادامه...
mais forte
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
più forte
ادامه...
più forte
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
más fuerte
ادامه...
más fuerte
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
сильніший
ادامه...
сильніший
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
silniejszy
ادامه...
silniejszy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
stärker
ادامه...
stärker
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
более сильный
ادامه...
более сильный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر قوی تر
قوی تر
قَوی تَر
nguvu zaidi
ادامه...
nguvu zaidi
دیکشنری فارسی به سواحیلی